جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

¤¤¤ نـــــــــــــــــــوروز ¤¤¤

 

 

نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوروز مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

 فلسفه نوروز :

برخی پژوهشگران ، ریشه تاریخی این جشن را به « جمشید پیشدادی » نسبت می دهند و نوروز را « نوروز جمشیدی » می خوانند . این گروه معتقدند که جمشید شاه بعد از یک سلسله اصلاحات اجتماعی بر تخت زرین نشست و فاصله بین دماوند تا بابل را در یک روز پیمود و آن روز (روز هرمزد یا اورمزد) از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتی از وی بدیدند جشن گرفتند و آن روز را «نوروز» خواندند.فردوسی شاعر بزرگ پارسی گوی نیز در شاهنامه پیدایش نوروز را به جمشید شاه نسبت مى دهد.

 

موسم آفرینش جهان :  

بارش باران های بهاری، برآمدن شکوفه ها و برگ آوردن درختان، طولانی شدن روزها و ساعات روشنایی، گذشتگان را بر این اعتقاد راسخ کرده بود که نوروز، زمان پیدایش و آفرینش جهان است. ایرانیان باستان معتقد بودند که از اولین روز فروردین، روان بهشتیان همه به این کیهان بازمی گردند و هر یک به میهن و موطن خود فرستاده می شوند. حتی دوزخیان در این روز به همراه روان بهشتیان به زمین فرستاده می شوند تا مانند کسی که به سفر برود و پس از دیر زمانی به وطن خویش بازگردد، با فرزندان خویش به خوشی پردازد و پس از ده روز به دوزخ باز گردد. جامعه ایران در گذشته به شادی به عنوان عنصر نیرو دهنده به روان انسان، توجه ویژه ای داشتند. آنها براساس آیین زرتشتی خود چهار جشن بزرگ و ویژه تیر گان، مهرگان، سده و اسپندگان را همراه با شادی و سرور و نیایش برگزار مى کردند. در این بین نوروز بنا به اصل تازگی بخشیدن به طبیعت و روح انسان همچنان پایدار ماند. گرچه با توجه به قانون تغییر پدیده های فرهنگی، نوروز هم ناگزیر نسبت به گذشته با دگرگونی هایى همراه است.»  سر آغاز جشن ِ نوروز، روز نخست ماه فروردین (روز هرمزد یا اورمزد) است و چون برخلاف سایر جشن ها برابری نام ماه و روز را به دوش نمی کشد ، بر سایر جشن ها ی ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانه های بسیار است ، اما آنچه به آن جنبه ی راز وارگی می بخشد ، آیین ها ی بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام می گیرد. اگر نوروز همیشه و در همه جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز می شود ، حیرت انگیز نیست چرا که بی نظمی یکی از مظاهر آن است.  

 

چهار شنبه سوری :  

آتش‌ در نزد ایرانیان‌ باستان‌ نماد روشنی‌، پاکی‌، طراوت‌، سازندگی‌، زندگی‌، تندرستی‌ و در پایان‌ بارزترین‌ نماد خداوند در روی‌ زمین‌ است‌. آنها عقیده‌ داشتند که‌ آتش‌ می‌تواند ناپاکی‌ها ، پلیدی‌ها و تاریکی‌ها را از میان‌ ببرد. بنابر این‌ در میان‌ جشنهای‌ مهم‌ ایرانیان‌ به‌ جشنهای‌ مخصوص‌ آتش‌ برخورد می‌کنیم‌ و از آن‌ میان‌ دو جشن‌ آتش‌ از بقیه‌ معروفتر و مهمترند: جشن‌ سده‌ و جشن‌ سوری. بطور کلی‌ ایرانیان‌ پیش‌ از فرا رسیدن‌ هر جشن‌ مذهبی‌ ،به‌ آتشکده‌ها می‌رفتند و به‌ نیایش‌ می‌پرداختند اما رسم‌ آتش‌ افروزی‌ پیش‌ از عید بسیار کهنه‌ و قدیمی‌ است‌ و حتی‌ به‌ دوران‌ هند و اروپایی‌ بر می‌گردد.  این‌ آتش‌ در دوره‌ ساسانیان‌ گویا در شب‌ آغاز «همس‌ پت‌ میدم‌ گاه‌» ششمین‌ گاهنبار افروخته‌ می‌شد . انتخاب‌ این‌ زمان‌ برای‌ این‌ جشن‌ شاید از این‌ جهت‌ بود که‌ تصور می‌شد فروهرها با دیدن‌ دود وآتش‌ جایگاه‌ دودمان‌ خویش‌ را خواهند شناخت‌ و بدان‌ سو پرواز خواهند کرد . که از دو کلمه ی چهارشنبه ( منظور آخرین چهارشنبه ی سال ) و سوری که همان سوریک فارسی و به معنای سرخ باشد و واژه‌ «سوری‌» (صفت‌ پهلوی‌ سوریک) در فارسی‌ به‌ معنی‌ «سرخ‌» بوده‌ و چنان‌ که‌ پیداست‌، به‌ آتش‌ اشاره‌ دارد. البته‌ «سور» در مفهوم‌ «میهمانی‌» نیز در فارسی‌ به‌ کار رفته‌ است‌.  در کل به معنای چهارشنبه ی سرخ ، مقدمه ی جدی جشن نوروز بود. در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه و کوزه و اسفند را به یقین شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهیه می کردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هر کدام هم آیین خاصی را تدارک می دید. غروب هنگام بوته ها را به تعداد هفت یا سه (نماد سه منش نیک) روی هم می گذاشتند و خورشید که به تمامی پنهان می شد ، آن را بر می افروختند تا آتش سر به فلک کشیده جانشین خورشید شود. ما وقتی‌ برآتش‌ می‌رقصیم‌ می‌خواهیم‌ با زبان‌ بی‌زبانی‌ با خود بگوییم‌ که‌ آنچه‌ در یک‌سال‌ گذشته‌ از دروغ‌ و بدکاری‌ از من‌ سر زده‌ است‌ را اکنون‌ می‌خواهم‌ با شعله‌های‌ آتش‌ از خود بزدایم . ما وقتی‌ در مراسم‌ چهارشنبه‌ سوری‌ بر آتش‌ می‌رقصیم‌ به‌ آتش‌ می‌گوییم‌ که‌ «زردی‌ من‌ از تو، سرخی‌ تو از من‌.» زردی‌ نشانه‌ زردرویی‌ و شرمندگی‌ از خطا، و همچنین‌ نشانه‌ غم‌ و اندوه‌ است‌، و سرخی‌ نشانه‌ سرخ‌رویی‌ و پاکدامنی‌، و همچنین‌ نشانه‌ی‌ شادبودن‌ است‌. در بعضی نقاط ایران برای شگون ، وسایل دور ریختنی خانه از قبیل پتو ، لحاف و لباس های کهنه را می سوزاندند. آتش می توانست در بیابان ها و رهگذر ها و یا بر صحن و بام خانه ها افروخته شود. وقتی آتش شعله می کشید از رویش می پریدند و ترانه هایی که در همه ی آنها خواهش برکت و سلامت و باروری و پاکیزگی بود ، می خواندند. آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمی کردند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که مقدس بود کسی جمع می کرد و بی آنکه پشت سرش را نگاه کند ، سر ِ نخستین چهار راه می ریخت. در باز گشت در پاسخ اهل خانه که می پرسیدند:

"کیست؟"

می گفت: "منم."

- " از کجا می آیی؟"

- "از عروسی... "

- "چه آورده ای؟"

- "تندرستی..."

 

سفره هفت سین :  

در آیین های باستانی ایران برای هر جشن «خوانى» گسترده مى شد که دارای انواع خوراکى ها بود. خوان نوروزی «هفت سین» نام داشت و مى بایست از بقیه خوان ها رنگین تر باشد. این سفره معمولاً چند ساعت مانده به زمان تحویل سال نو آماده بود و بر صفحه ای بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان(MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى ها در کنار سفره گماشته مى شد. این خوان نوروزی بر پایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.

تقدس عدد هفت از آیین مهر یا میتراست و به سال های دور باز مى گردد. در این آیین هفت مرحله وجود داشت برای این که انسان به مقام عالی و آسمانی برسد. پس عدد هفت از پیش از زرتشت برای انسان عزیز بوده و در آیین های مختلف و به نمادهای گوناگون دیده مى شود، مانند هفت آسمان، هفت دریا، هفت گیاه و... » همچنین اسناد تاریخی از برپایی سفره هفت سین به یاد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛ طبق این اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از: اهورامزدا(به معنی سرور دانا)، و هومن (اندیشه نیک )، اردیبهشت (پاکى و راستی )، شهریور (شهریاری آرزو شده با کشور جاودانی )، سپندارمزد (عشق و پارسایی )، خرداد (رسایی و کمال ) و امرداد (نگهبان گیاهان).

در بسیاری از منابع تاریخی آمده است که «هفت سین» نخست « هفت شین » بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است . شمع، شراب ، شیرینی، شهد (عسل)، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزای تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخی دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتی در این باره مى گوید: در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینی غذا مى گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند. بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین های نوروزی، به نشانه سبزی و جاودانگی بر سر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان وقتی که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعی کردند که سنت ها و آیین های باستانی خود را هم حفظ کنند. به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که «سرکه» مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیدا کرد.» بعضی نیز معتقدند در جهان فروری مبنای هفت سین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی می داند که به آن هفت سینی می گفتند و بعدها با حذف (یای) نسبت به صورت هفت سین در آمد. او عقیده دارد که هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را ، سفره ی هفت سینی می گویند .  

 

سیزده بدر ، جشن طلب باران :  

سیزدهمین روز سال نو سیزده بدر است و بنا بر اعتقاد برخی جوانهای قدیم و بسیاری از جوانهای جدید به دلیل نحسی عدد سیزده باید این روز را به بیرون از خانه رفت در پارک یا دشتی نشست و نحسی این روز را بیرون انداخت. رسم بر این است که در این روز دخترهای دم بخت سبزه های هفت سین را که ممکن است از بس گره خورده کره ای شکل شده باشد و به احتمال بیشتر با گره پسرهای دم بخت هم قاطی شده دم رودخانه یا وسط دشت میاندازند تا به اصطلاح سیزده شان بدر شود یا به عبارتی گره بخت شان باز شده و سال بعد سیزده بدر را با همسر های خودشان بیرون بروند. اما این در واقع شکلی است که سیزده بدر این سالها به خود گرفته و در واقع قبلا فلسفه سیزده بدر اینطور نبوده است. روز سیزدهم فروردین روز تیر در تقویم ایرانیان است. ایرانیان برای اینکه آن سال برایشان سالی پر باران باشد از خانه های خود بیرون می رفتند تا در فضای باز یا در کنار رود خانه از ستاره تیشتر یا به عبارتی تیر درخواست باران نمایند .در واقع این سنت هنوز بطور کامل فراموش نشده است و در بسیاری از شهرها یا روستاهای ایران مردم در زمان کمی باران مراسمی از این قبیل را که اغلب با شادی و پایکوبی همراه شده را انجام می دهند از جمله در شهر انارک در نزدیکی نائین خری را مزین می کنند و با شادی از تپه ها پایین می اورند سپس تا پایان شب دف میزنند و آواز می خوانند و بسیاری از قدیمی تر های این شهر اعتقاد دارند که در این زمان باران شروع به باریدن میکند.

نظرات 4 + ارسال نظر
دریا شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 02:17 ب.ظ http://www.daryaa.blogsky.com

سلام.

آغاز بهار بر شما مبارک.

منتظر حضور گرمتون هستم.

سبز باشید و زندگی به کامتان شیرین باشد.

*•ღ☆ஜ نازنین ஜ☆ღ•* شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 06:59 ب.ظ http://nazaninjon.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممممم[لبخند]

خوبی؟[گل]

ممنون از حضور پرمهرت[گل]

شما لطف دارید..عیدتون مبارک

امیدوارم همیشه موفق باشــــــــی[گل][گل]

مسعود ناظم رعایا یکشنبه 2 فروردین 1388 ساعت 09:49 ب.ظ http://aryaman.blogsky.com

سلام سال نو مبارک از اینکه به من سر زدی ممنونم شاد و سربلند باشی بدرود

دختر نارنج و ترنج دوشنبه 3 فروردین 1388 ساعت 05:57 ب.ظ

سلام حسین عزیزم،
عیدت مبارک!!!!!!!!!
انشالله که ۸۸ بهترین ها رو برات به همراه بیاره و تو رو تا حد نهایت شاد و موفق کنه... امیدوارم همیشه تندرست باشی و همیشه باشی... به خاطر مطالب خوبت باز هم ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد