جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

درازنای شب

کمال، فرزند یک طایفه بازاری مذهبی در پی آشنایی با خانواده یکی از همکلاسان ناگهان به محیط بی بندر و بار اشرافی میافتد. در همان آغاز، هوشیاری جوان کمال، او را میان دو رابطه گرفتار میبیند: اول خشکه مغزی و محیط بسته خانواده اش که در عمق با آزمندی و حرص مادی در آمیخته است.
دوم بی بند و باری و لذت طلبی آشنایان جدید و زندگی پر زرق و برق شان که آن نیز محصول حرصهای مادی و سقوط ارزشهاست.
در اثر این برخورد....

...گر چه ابتدا کمال مقاومت نشان میدهد، ولی ا ز آن جا که ریشه های تربیت گذشتهای پوک و فاسد است، به تدریج یکایک پایگاههای قدیمی را از دست میدهد، و مرحله به مرحله تسلیم وضع جدید میشود. کمال به صورت زینت المجالس و وسیله تفریح و سرخوشی آشنایان جدید درمیآید. با این حال تجربیات و تماشاهای محیط اشراف یک فایده ضمنی دارد، چشم و گوش کمال، حین کشف محرمات، بسیاری ناشناخت ها را نیز به تصرف درآورده است. آن جوان بی تجربه اینک جلوه های زیر و روی اجتماع را تا حدودی میشناسد، وانگهی بسیاری از عقدههایش را نیز در طول این تجربه جدید گشوده است. این است که در پایان کتاب از هر دو محیط میبرد و به خانه رفیقی میرود که او نیز تنها زندگی میکند، و در همه این مدت تکیه گاه روحی او بوده، و توانسته بدون وابستگی یا ملاحظه جانب خاصی اوضاع را برایش حلاجی کند. حال دیگر کمال پا به یک زندگی مستقل گذاشته تا بدون وابستگی به دیگران، بشناسد، مطالعه کند، بداند و در شناخت واقعیتهای اصلی بکوشد.
موضوع رمان، از کهنه مضمونهای داستان نویسان ایرانی است. اما جاذبه های «درازنای شب» را در واقع عوامل جنبی تشکیل میدهد: رنگآمیزی فضا و زمان، نقاشی مناظر زندگی، محیط پرورش، شبهای عزاداری در محله های متوسط و شبهای عیش و نوش در محله های متعین، و نیز برخی لحظات در گفتگوهای جوانان این نسل، از طبقات مختلف.  

نوسنده: جمال میرصادقی 1349

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد