همچنان که ژان پل سارتر در جلسه ای که مخفیانه برای مبارزات الجزایر در فرانسه بر گزار می شد به محمد موسوی می گوید: تو این علی را می شناسی؟
محمد موسوی می گوید بله.
سارتر می گوید:
او ستاره ایست که از شرق طلوع خواهد کرد.
به جرات می توان گفت که در تمام دوران 57 ساله حکومت استبدادی و منحط پهلوی ، اندیشه های هیچ روشن فکر مسلمانی ، با این سرعت و شدت و وسعت ، فراگیر نشد و اثر نگذاشت در حالی که چه پیش وچه همزمان با او باز هم کسانی با استحکام و غنای اندیشه های او وجود داشتند اما در ان زمان فاز این نظر به گرد پای او هم نرسیدند.
بی تردید یکی از عوامل بسیارمهم این محبوبیت،تسلط وغلبه ی شگفت انگیزاو بر ادبیات فارسی و بهره گیری بسیار بجا وسنجیده از این موهبت در طرح مقوله های اندیشه ای واعتقادیش بود. یعنی نعمتی که تقریبا کلیه ی متفکران وهمترازان احتمالی معاصره او یا به کل از آن بی بهره بودند یا بهره بندی اشان از آن در قیاس با شریعتی،قابل توجه نبود.
از آن جا که مردم ما از دیر باز شیفتگی خاصی به زیبایی های نهفته در کلام و بیان دارند، وزن وآهنگ وسجع وقافیه واستعاره وصور خیال در کلام،آنان را از خود بی خود می کنند.به گونه ای که بعضا سطحی ترین ومعمولی ترین مفاهیم ومضامین هنگامی که با لباس این صنایع لفظی آراسته می شود،به عنوان احکام قطعی وچراغ های راه زندگی مردم پذیرفته می شوند وهنگامی که سخن وکلامی به راستی غنی وعمیق وحکیمانه ونو باشد، که دیگر تکلیف معلوم اثارو افکارشریعتی این گونه نفوذ
می کرد و تاثیر می گذاشت.....
عمده ی آثار شریعتی، متن پیاده شده از نوار سخنرانی های اوست. به عبارت دیگر او از جمله متفکران کم نظیر و شاید حتی بی نظیر بود که در ان حد ازتسلط بر ادبیات قرار داشت که کلام شفاهی اش را به همان صورت، قابل به یک اثر مکتوب دارای ارزش های بالای ادبی بود.
در نخستین برخورد عبارت های طولانی تتابع اضافات، تعابیر، استعارات و استعاره های بدیع و وزن دیر یاب نهفته در کلام ، فرد مبتدی را چه بسا مایوس کند و پس زند. اما اگر طاقت اورد و ادامه دهد از زیبایی کلام او چنان به وجد خواهد امد که دیگر حاضر به زمین گزاردن آن نخواهد بود . و چنان شیفته خواسته و نا خواسته در تار وپود این نصر اسیر می شود که وقتی به خود خواهد آمد که دیگر حاضر به کنارگذاشتنش نیست.
حتی در اوایل انقلاب،گاه می دیدیم که مخالفان سرسخت اندیشه های اونیز،تند ترین انتقادات وحتی دشنام های خود را در سخنرانی هایش با همان لحن وآهنگ ابرازمی داشت.
به عبارت دیگر آن ادبیات ویژه وجذاب،این عده را نیزبا همه ی مخالفت هایش جادوواسیر خود ساخته بود و به راستی، تاثیراز این بالاتر؟
سلام حسین جان،
خوبی؟ ممنون از مطلب خوبت. راستش من یه کمی با آقای شریعتی ارتباط درست و درمونی ندارم. یعنی چند بار کتابش رو دست گرفتم و خب نفهمیدم، خسته شدم و رهاش کردم. اما به نظرم باید آدم جالبی بوده باشه که حداقل در اون دوره اونقدر تاثیر گذاشته روی ملت. نمی دونم.. یعنی نمی تونم نظری بدم، چون درست نمی شناسمش.
بازم ممنونم از مطلبت. پاینده باشی عزیزم.